- گل بازی
- بازی کردن با گل، پرورش گلهای نیکو
معنی گل بازی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل ناشی از بی عقلی
الک دولک
ساختن گلهای مصنوعی (امروزه هنری بشمار میرود)
عمل گاوباز با گاو بمبارزه پرداختن
آنکه با گل بازی کند، کسی که رغبت بپرورش گلهای نیکو دارد: ز بس صحن چمن از خنده گلزار خرم شد درو چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن، (عبدالرزاق فیاض)
عمل و شغل بزباز
تملق و چاپلوسی
قمار با آس
بازی کردن با چوبهای چلک الک دولک بازی
عمل آب باز شناگری، غواصی
شناگری، پاشیدن آب به یکدیگر برای تفریح
دوختن نقش و نگار با ابریشم بر روی پارچه
نوعی بازی و نمایش که عروسک ها را از پشت پرده یا خیمۀ کوچکی به وسیلۀ رشته یا مفتول به حرکت درمی آورند، خیمه شب بازی
کنایه از مکر، حیله، نیرنگ
شعبده بازی
کنایه از مکر، حیله، نیرنگ
شعبده بازی
کسی که با دیگری بازی می کند، دو نفر که با یکدیگر بازی کنند
کشیدن علمهای سنگین بر دوش و به زور و قوت بازو به هوا انداختن و نگذاشتن که بزمین رسند. این عمل را در معرکه ها و هنگامه ها انجام می دادند
عمل گاوباز با گاو بمبارزه پرداختن
امساک در خرج یا گدابازی در آوردن، خست نمودن بخل ورزیدن
عمل و شغل گچ ساز، محلی که در آن گچ تهیه کنند
در قدیم معمول بود (مخصوصا در کاشان) که گرگ را رها میکردند و مردم از پیش او میگریختند
نگهبانی گله ورمه شبانی چوپانی
گل هزار چشم از گیاهان
گل راز باغی از گیاهان
انگبار
گل کرنا از گیاهان
(باغبانی) گیاهانی را گویند که بواسطه زیبایی برگ یا رنگین بودن برگها بمنظور تزیین در باغها و اطاقها نگهداری میشوند. مهمترین گیاهان گل برگی عبارتند از نخل بادبزنی شویدی (شبتی) بگونیا سرخس سرو موز و غیره
عمل و شغل گل کار. عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان، گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار
گل تالاری از گیاهان
بازی با گردو
بازی با گوی و چوگان: پس از چه رسد سر فرازی مرا چو کوشش ترا گوی بازی مرا، عمل و شغل گوی باز
نمایش لالی خویش بعمد. یا لال بازی در آوردن، خود را عمدا لال نشان دادن
ستهندگی ستیزه کاری، استبداد رای یک دندگی
بیعاری، کارهای مردم لش و تنبل
گرزبازی (زورخانه) نوعی شیرین کاری است در زورخانه و آن عبارتست از بازی کردن و بهوا انداختن و بازگرفتن ورزشکاران میلهای چوبی سبکی را که برای این کار ساخته شده (میل بازی بچالاکی وزبر و زرنگی بیش از نیرومندی احتیاج دارد)
شناگری، غواصی